سوخت که سوخت

ساخت وبلاگ
1- از این پسره ش.ش خوشم میاد به قول این بچه تو مهمونی، باش حال میکنم. یه حس امن و مطمئنی بهم میده، با سرعت بی نهایت میتونم پیشش چرت و پرت بگم و اون قضاوتم نکنه، از کشف کردنش خوشم میاد از اینکه هرچیزی میشه یه بهونه ای پیدا میکنم و میرم باهاش حرف میزنم، حس خوبی دارم. نمیدونم حس متقابلی هست یا نه ولی اونم ایگنور نمیکنه و چرت و پرت را ادامه میده :) تو نوت گوشیم یه متن براش نوشتم و شاید همین روزها ازش بپرسم که آیا حس متقابلی داره یا فقط یه دوستی معمولیه ( ریسکش بالاست، هیجان داره ولی یادگرفتم که با احساساتم و آدم ها صادق و رک باشم، کمتر انرژی میگیره و پرفورمنس بالاتری داره تو این روزها که همه سرمون شلوغه کمتر وقت و انرژی هم دیگه را تلف کنیم.) 2- زهرا و امیر علی ( خواهرم و شوهر خواهرم) فوق العاده ان. یه تیم عالی. اونا کار میکنن ( کار واقعی که به جامعه کمک میکنه)، خونه و زندگی مشترک را هندل میکنن، به خانواده هاشون اهمیت میدن ( با تمام قوانین و پالیسی هایی که برای خودشون دارن) به سلامت خانواده هاشون اهمیت میدن، جزئیات ریز زندگی آدم های اطراف شون را میدونن و نسبت به اونها واکنش نشون میدن. زهرا سوخت که سوخت...
ما را در سایت سوخت که سوخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aradiokhertopertd بازدید : 122 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 2:01

1) ترکیبی از روزنوشته و گاه نوشته ها و عکس ها و خاطرات و آنچه که مهسا می اندیشد. مینویسم که دفن نشود در روزمرگی ها. نوشته هام مخاطبی نداره و اصولا انتظار ندارم که کسی گذرش این دور و برا بیوفته برا همینه که گاهی اوقات که از مونولوگ صحبت کردن خسته میشم .میشینم و با سباستین گپ میزنم. سباستینی که وجود نداره ولی پای حرفای من میشینه :)2) همه این مزخرفات را میشه تو صفحه های کاغذ از یه دفترچه تو کشو میز نوشت یا حتی کلمه به کلمه تو صفحه های ورد در اندرونی ترین فایل های هاردت اما کسی چه میدونه که چی میشه که ما شروع میکنیم از تجربیاتمون با هم حرف زدن ...3) اون آجری تو دیوار که هر لحظه ممکنه سقوط کنه. 5، 4، 3، 2، 1 ... .4) این شاید بهترین نسخه از من نباشه که خب اشکالی هم نداره چون شاید اصلا بهترین نسخه از من وجود نداره!5) ای مهسا، برای روزهایی که آبستن اتفاقاتی است که نیازمند تجربه های این روزهاست، برای لحظاتی که باید خودت را از حماقت نجات دهی، برای آن روزها توشه ای از مضحک ترین اشتباهاتت به همراه داشته باش. نه برای اینکه از اشتباه جان سالم به در ببری بلکه برای اینکه اشتباه خنده دارتری را مرتکب سوخت که سوخت...
ما را در سایت سوخت که سوخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aradiokhertopertd بازدید : 132 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 2:01

1) ترکیبی از روزنوشته و گاه نوشته ها و عکس ها و خاطرات و آنچه که مهسا می اندیشد. مینویسم که دفن نشود در روزمرگی ها. نوشته هام مخاطبی نداره و اصولا انتظار ندارم که کسی گذرش این دور و برا بیوفته برا همینه که گاهی اوقات که از مونولوگ صحبت کردن خسته میشم .میشینم و با سباستین گپ میزنم. سباستینی که وجود نداره ولی پای حرفای من میشینه :)2) همه این مزخرفات را میشه تو صفحه های کاغذ از یه دفترچه تو کشو میز نوشت یا حتی کلمه به کلمه تو صفحه های ورد در اندرونی ترین فایل های هاردت اما کسی چه میدونه که چی میشه که ما شروع میکنیم از تجربیاتمون با هم حرف زدن ...3) اون آجری تو دیوار که هر لحظه ممکنه سقوط کنه. 5، 4، 3، 2، 1 ... .4) این شاید بهترین نسخه از من نباشه که خب اشکالی هم نداره چون شاید اصلا بهترین نسخه از من وجود نداره!5) ای مهسا، برای روزهایی که آبستن اتفاقاتی است که نیازمند تجربه های این روزهاست، برای لحظاتی که باید خودت را از حماقت نجات دهی، برای آن روزها توشه ای از مضحک ترین اشتباهاتت به همراه داشته باش. نه برای اینکه از اشتباه جان سالم به در ببری بلکه برای اینکه اشتباه خنده دارتری را مرتکب سوخت که سوخت...
ما را در سایت سوخت که سوخت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aradiokhertopertd بازدید : 136 تاريخ : چهارشنبه 7 ارديبهشت 1401 ساعت: 2:01